کلاسها را تعطیل و گرد هم آمده ایم . بارها بانی شده ایم و بارها و بارها با آنها همراهی کرده ایم شاید

هیچگاه به نحوه پیدایش و تغییراتی که در سنت سفره های نذری بوجود آمده نیاندیشیدیم .

ولی حقیقت امر این است که خداوند از پاکان خود حتی از خردسالان ، کریمانی برگزیده است تا آنگاه

که ازهمه و همه دل می بریم . آنگاه که خواسته ای دلمان را سخت بی تاب می کند و آزارمان

می دهد ، آنگاه که آرام جانی در جلوی دیدگانمان در حال پر کشیدن است ، آنگاه عقل ها به بن بست

.می رسد هیچ و هیچ و هیچ نداریم . راه چاره را توسل می جوییم .

اما بیایید امروز به گونه ای دیگر بیندیشیم .

شنیده اید دنیا بازی روزگار است . همه این بازی را به یاد داریم . دو گروه می شدیم و سرگروهها یار

می طلبیدند .

یادتان هست چشم به دهان سرگروهی داشتیم که دوستش می داشتیم . دلمان بی تاب بود که

صدایمان کند .

نمی دانم جرقه ی برپایی این مجلس در چه لحظه و توسط چه فرد زده شد .

نمی دانم ، نمی دانم

شاید امروز کودک پاکی که در حماسه ای بزرگ و خونین با غروب خورشید همه ی دلبستگی هایش با غروب همه ی داشته ها و دلبستگی هایش با غروب همه ی آنانی که حاجت هایش را روا می کردند برای زنده ماندن پناه گرفت بیاید و بازی را شروع کند .

اما در مقابل گروهی است که هستی وجودمان را، زیبایی دلمان را ، صافی قلبمان را ، تمام زوایای اندیشه امان را و هر آنچه مار ا به انسانیت وصل می کند ، هدف گرفته است .

فقط تمام قلب و احساس وجودم می گویند

او یـــــــــــــــــار می گیرد

باید آنچنان شد که صدایمان بزند

آنوقت دیر یا زود

پشت سر او یار او پا در رکاب او خواهیم بود

پس سلام می دهیم

السلام علیک بنت حسین یا حضرت رقیه

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: